مردم تعاریف خود را از سلامت در سال 2023 گسترش دادهاند و سلامت روان جایگزین سلامت جسمانی برای بالاترین فاکتور در احساس سلامتی شده است.
به گزارش ویژه فشارسنج اعتماد ادلمن خوش آمدید: اعتماد و سلامت، که این هفته منتشر شد، با یافتههای شگفتانگیز در مورد اینکه چگونه زندگی اقتصادی، پس از همهگیری، آلودگی و تغییرات آب و هوایی، بیاعتمادی را در میان شهروندان ساکن در 13 کشور تغذیه میکند – و اعتماد آنها را از بین میبرد. برای سیستم های مراقبت های بهداشتی
در حالی که این عوامل در کشورهای مختلف از نظر مشارکت نسبی در اعتماد شهروندان متفاوت است، توجه داشته باشید که در ایالات متحده، قطبی شدن اجتماعی در مقایسه با سایر کشورهایی که ادلمن مورد مطالعه قرار داده است، نقش بزرگی در عواملی که “ما را بیمار می کنند” ایفا می کند.
نمودار اول نشان میدهد که تورم و ترسهای اقتصادی و دو قطبی شدن دو عامل کلیدی ناخوشایند آمریکاییها هستند.
و برای افرادی که درآمد پایینی دارند، جای تعجب نیست که احتمال سلامتی آنها بسیار کمتر است: در اینجا، برابری سلامت و نابرابری ها با توجه به یک عامل اجتماعی کلیدی تعیین کننده سلامت، درآمد و امنیت شغلی ظاهر می شوند.
مصرف کنندگان می گویند در سال 2023، مراقبت از سلامتی من بسیار سخت تر است. در سطح جهانی، شکاف بین میزان مراقبت از سلامتی در برابر عملکردی که «باید» انجام دهم، در سال گذشته ۱۴ درصد (بدتر) افزایش یافته است، در مقایسه مارس ۲۰۲۲ با مارس ۲۰۲۳.
در ایالات متحده، این دلتا 11 امتیاز بدتر است، نمودار نمودار دوم، با نقطه داده ایالات متحده در سمت راست منتهی شده است.
با توجه به اضطراب اقتصادی در سراسر جهان و در واقع در ایالات متحده، تحقیقات Edelman کشف کرد که بزرگترین موانع برای سلامت بهتر (1) هزینه و (2) اطلاعات است. هزینه نقش مهمی در سلامت دارد زیرا گزینههای سالم هزینه زیادی دارند، یا مردم تصور میکنند که نمیتوانند هزینه خدمات مراقبت بهداشتی یا درمان خود را بپردازند (بخوانید: داروهای تجویزی).
در سال 2023، ترس های اقتصادی، دوقطبی شدن و از خود بیگانگی اجتماعی را با هم ترکیب کنید و در سطح جهانی شاهد هستیم که سلامت روانی شهروندان در فهرست شخصی محرک های رفاه نسبت به سلامت جسمانی رتبه بالاتری دارد و سلامت اجتماعی و زیست پذیری جامعه در رتبه های سوم و چهارم قرار دارند. .
این تعریف از خود مشابه بیانیه جامع سازمان ملل متحد در قانون اساسی خود است که می گوید: «سلامت حالتی از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی است و نه صرفاً فقدان بیماری یا ناتوانی».
همانطور که سازمان ملل متحد در اواخر قانون اساسی خود تصریح می کند، “سلامت همه مردم برای دستیابی به صلح و امنیت اساسی است و به همکاری کامل افراد و دولت ها بستگی دارد” و “دستاورد هر کشوری در ارتقاء حفاظت از سلامت برای همه ارزشمند است.»
نکات داغ Health Populi: زمانی که کسب و کار الکترونیکی و نقش اینترنت با تجارت «فقط» و جریان اصلی کار و زندگی روزمره ادغام شد، میگفتیم «همه شرکتها شرکتهای فناوری هستند».
این بیماری همه گیر واقعیتی را به وجود آورد که همه مشاغل و سازمان ها نقش های بهداشتی را فراتر از ارائه بیمه درمانی برای کارگران و پرسنل کلینیک های کارمند در محل بر عهده گرفتند.
امروزه، بارومتر اعتماد ادلمن این واقعیت را تقویت می کند که از کارفرمای «من» و به طور کلی کسب و کار انتظار می رود ما را سالم نگه دارد و حقیقت مراقبت های بهداشتی را به ما بگوید.
به این ترتیب، هر شرکتی صرف نظر از صنعت، یک شرکت بهداشتی/مراقبتی است. ما این را در تکرارهای اولیه فشارسنج مشارکت بهداشتی ادلمن بیش از ده سال پیش آموختیم، اما بحران بهداشت عمومی این را در ذهن افراد روزمره مستحکم کرد. این آخرین نمودار میله ای نشان می دهد که مردم – که اکنون ردای شهروندان سلامت را به خود گرفته اند – بر این باورند که مشاغل، در سراسر بخش های صنعتی، باید نقش معناداری در سلامت من ایفا کنند – اعم از غذا و نوشیدنی، فناوری، خرده فروشی، خدمات مالی، و برای افراد جوان تر. ، حتی صنعت مد.
برای ایجاد مجدد اعتماد، ابتدا توجه داشته باشید که مردم می خواهند با آنها به عنوان کل خود، ذهن، بدن، روح و اجتماع رفتار شود. از هر 5 مصرفکننده جهانی، چهار نفر گفتند که برای اینکه احساس کنند توسط ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی مورد توجه قرار میگیرند، میخواهند برای نیازهای پزشکی کامل خود تحت درمان قرار گیرند، از جمله دریافت داروهای مورد نیاز من، پیگیری پس از ملاقات و عدم وادار کردن من به صبر برای مدت طولانی مرا ببین از هر 4 نفر 3 نفر می خواهند احساس کنند که نگرانی هایشان از بین رفته است، از جمله احساس نکردن قضاوت توسط پزشک. و از هر 3 شهروند، 2 نفر می خواهند به عنوان یک فرد مورد مراقبت قرار گیرند، توصیه هایی به آنها داده می شود که برای “افرادی مثل من” شخصی سازی شده است، و از آنها سؤالاتی در مورد زندگی آنها پرسیده می شود.
همانطور که دکتر آدرین بویسی سالهاست که ما را راهنمایی میکند، «همدلی» نامیده میشود.
علاوه بر این، بیماران بیشتری را میبینیم که میخواهند در مراقبتهای بهداشتی خود شریک برابر باشند: 60 درصد میگویند «من را در علم بگنجانید»، 62 درصد میخواهند نشان داده شود که چگونه توصیهها در زندگی من مناسب است، و 67 درصد میگویند: «به من بدهید». صدا.”
تقویت این مشارکت، خودآموزی رو به رشد مردم در مورد سلامت است: از قبل از شروع همهگیری، 3.5 برابر بیشتر مصرفکنندگان در سطح جهان خود را در مورد مسائل بهداشتی آموزش میدهند و 3 برابر بیشتر افراد در حال بررسی صحت اطلاعات بهداشتی هستند که میبینند.
این سؤال پیش میآید، «این مصرفکنندگان تشنهی اطلاعات سلامتی که در حال تحقیق هستند، اطلاعات «واقعی» خود را از کجا دریافت میکنند؟
تا حد زیادی از طریق رسانه ها نیست، تنها 50 درصد از مصرف کنندگان جهانی اعتماد دارند که رسانه ها اطلاعات دقیقی در مورد مراقبت های بهداشتی گزارش می کنند.
در ایالات متحده، این تنها 46 درصد از شهروندان بهداشتی خواهد بود، کاهش دو رقمی اعتماد از ژوئن 2019.
سایر عواملی که باید برای کسانی از ما که میخواهند در بازسازی اعتماد به سلامت کار کنند، در نظر بگیریم، باید بر رسیدگی به برابری سلامت و مسائل اجتماعی که دسترسی مردم به مراقبتهای مقرونبهصرفه را کاهش میدهند، تمرکز کنند. اعتماد فوق العاده برخی افراد به دوستان و خانواده را در استراتژی های ارتباطی بگنجانید. و سلامت را برای محصولات و عملیات تجاری در همه بخش ها محور قرار دهد.
در نهایت، احترام، همدلی، دسترسی و مراقبت مقرون به صرفه، اجزای کلیدی در نسخه بازسازی اعتماد در سیستم های مراقبت بهداشتی هستند.
من با دعوت به عمل ریچارد ادلمن برای متحد شدن در یک ایده بزرگ که مکالمه سلامت را مجدداً بیان می کند، پایان می دهم: «ما به یک هدف سلامتی معادل هدف صفر خالص نیاز داریم. [struck] در پاریس.”
وی تاکید کرد: ما به یک قرارداد جدید بین علم و جامعه نیاز داریم، با درک اینکه پنجمین نیروی قطبی شدن اجتماعی سلامت است.
من همه چیز در آن است. پیش به سوی شهروندی سلامت!
من شما را با نقل قول ریچارد از ماری کوری ترک می کنم:
از هیچ چیز در زندگی نباید ترسید، فقط باید فهمید.
اکنون زمان آن است که بیشتر بفهمیم، تا شاید کمتر بترسیم.